
در محضر آیاتی از سوره مبارکه غافر
سوره مبارکه غافر، آیات ۳۹-۳۸
آیه ۳۸ : «وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ »
«و آن كس كه ايمان آورده بود گفت اى قوم من مرا پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم»
آیه ۳۹: «يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ »
« اى قوم من اين زندگى دنيا تنها كالايى [ناچيز] است و در حقيقت آن آخرت است كه سراى پايدار است»
- مؤمن آل فرعون یک انسان هدایت شده الهی است که با قومش وارد مذاکره شد تا هدایتی که نصیب او شده است به دیگران هم سرایت کند . قرآن او را با این عنوان معرفی میکند: «وَقَالَ الَّذِي آمَنَ» یعنی اگر کسی مؤمن شود باید این خصوصیات را دارا باشد.
نور ایمان
- ایمان نوری است که هم فرد را منور می کند و هم نور از او به دیگران هم سرایت میکند.
- قرآن در این آیه چندین بار از قول مؤمن آل فرعون عبارت «يَا قَوْمِ» را تکرار می کند. این عبارت نشان از ملاطفتآمیز سخن گفتن او با گروهی دارد که متدین نیستند. مؤمن آل فرعون با آنکه خود متدین است ولی پیوستش را با آنها حفظ میکند تا شاید از طریق این ارتباط هدایت خاصی صورت گیرد.
«يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ»
- در این عبارت چندین بار ضمیر متکلم «من» عنوان شده است. این «من» من الهی است نه من ادعایی، «من»ی که پیوست به حق دارد به همین جهت خداوند توانایی خاص هدایتگر بودن را به او عطا کرده است.
«سَبِيلَ الرَّشَادِ»
- «سَبِيلَ الرَّشَادِ» راهی است که در آن اعوجاج و گمراهی و خسارتی نیست .
- «سَبِيلَ الرَّشَادِ» راه معرفت است. مؤمن آل فرعون قومش را به راه معرفت هدایت کرد، زیرا اگر بنده خداشناس شود خود به خود تابع انبیا و اولیا می شود، تبعیتی با سهولت و علم و محبت.
- باتوجه به ادامه آیه بعضی مفسرین میگویند:«سَبِيلَ الرَّشَادِ» راهی است که حبّ فانی در آن نباشد و فقط عشق به باقی وجود داشته باشد.
«إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ»
- اولیای الهی ما را از امور موقت و فانی پرهیز می دهند. آنان ما را از لذت و خوشی نهی نمیکنند بلکه از لذات و خوشیهای ناپایدار و موقت دنیا نهی میکنند.
- تمتّع انتفاع اندک است، اولیای الهی ما را از بهره برداری اندک پرهیز میدهند و ما را به بهرهمندی فراوان و عظیم دعوت میکنند.
«وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»
- «إنّ» حرف تأکید است به این معنی که شک نکنید، هر چیزی که در آخرت به شما داده شود پایدار و زوال ناپذیر است.
سوره مبارکه غافر، آیه۴۰
«مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ »
«هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نمىيابد و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مىشوند و در آنجا بىحساب روزى مىيابند»
«مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا»
- انسان الهی پردهبرداری می کند و پشت پردهها را به ما نشان میدهد.
عذاب، باطن فعل ماست
- عذاب آخرت امر جدیدی نیست بلکه باطن و ملکوت عمل دنیوی فرد است.
- باطن تمام بدیها عذاب است ، عذابی که باطن اعمال خود فرد است.
«وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»
- کسی که مؤمن است و عمل صالح انجام میدهد در حال و آینده وارد بهشت می شود. این فرد هم در دنیا در لذت و آرامش است و احساس خوشی و امنیت میکند و هم در آخرت در خوشی دائم قرار دارد.
عمل بدون ایمان هیچ نفع دائمی برای فرد ندارد
- عمل صالح باید با اعتقاد صالح همراه باشد. بعضی افراد زیاد مرتکب عمل صالح میشوند ولی عقیدهای به مبداء و معاد ندارند به همین جهت بازگردان و نفع اعمالشان فقط در دنیاست و در آخرت بهرهای ندارند.
عمل صالح
- عمل باید صالح باشد، عمل صالح عملی است که صلاحیت عرضه به حضور عمل مولا را داشته باشد.
- عملی صلاحیت عرضه دارد که مبنایش اخلاص است. اجر چنین عملی بدون حساب و اندازه است، زیرا خداوند نامحدود است و اجر عمل خالصانهای که برای خودش انجام شده را نیز نامحدود و بیحساب عطا می کند.
- خدای سبحان در ارتباط با عمل قبیح گفت بازگردان این عمل مثل این عمل است. در ارتباط با عمل زیبا نمیگوید من رزاق هستم بلکه میگوید این روزی به شما داده میشود شاید سِرّش این است که شما از ملکوت عملتان آگاه نیستید بلکه من این ملکوت را میشناسم.
- «جزاء بما کانوا یعملون» به این معناست که جزایی که به شما عطا شده است ملکوت عمل خودتان است. این جمله در حقیقت تعارفی میان بنده و خداست، بنده زمانی که اجر عملش را مشاهده می کند از شدت فزونی و کثرت اجر تعجب میکند، خداوند میفرماید این اجر ملکوت عمل خودت است.
سوره مبارکه غافر، آیه ۴۱
«وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ»
«و اى قوم من چه شده است كه من شما را به نجات فرا مىخوانم و [شما] مرا به آتش فرا مىخوانيد»
- مومن آل فرعون میگوید چه شده ؟! من شما را به نجات دعوت می نم و شما مرا به آتش دعوت میکنید؟!
دنیاطلب به دنبال آتش است
- باطن شرک و دنیا طلبی آتش است و باطن توحید و اعتقادات حقّه و ترک محبت دنیا نجات است.
نجات
نجات از «نجو» به معنای تپه و مکانی بلند است. مؤمن در امنیت قرار دارد و از هر نگرانی فاصله دارد.
«أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ »
انسان الهی و غیر الهی علی الدوام دیگران را دعوت میکنند اما اولی به عقاید حقه و کمال دعوت میکند و دومی به دنیا طلبی و معصیت و نقصان، اولی به لذت باقی و پایدار دعوت میکند و دومی به لذت فانی و ناپایدار.
اثر ایمان و عمل صالح
- اگر ایمان و عمل صالح داشته باشیم روبه صعود هستیم نه سقوط، رو به باقی هستیم نه فانی.
اگر مادر یا پدری را ببینیم که بچهاش را با دست خود در آتش میاندازد چه نسبتی به او میدهید؟ نسبت دیوانگی و بی رحمی، اگر افراد را به جای امور معنوی به امور مادی گرایش دهیم به عنوان مثال مادیات را در نظر آنان پررنگ جلوه دهیم و معنویات را کمرنگ در حقیقت آنان را در آتش قرار میدهیم و حکم دیوانهای را داریم که دیگران را به سمت آتش سوق میدهد.
سوره مبارکه غافر، آیه۴۲
«تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ»
« مرا فرا مىخوانيد تا به خدا كافر شوم و چيزى را كه بدان علمى ندارم با او شريك گردانم و من شما را به سوى آن ارجمند آمرزنده دعوت مىكنم »
- مؤمن آل فرعون به قومش گفت شما علی الدوام مرا به شرک و کتمان نعمات الهی دعوت میکنید و من شما را به خداوندی دعوت می کنم که عزیز است و عیوب شما را می پوشاند و لباسی از صفات زیبای خود بر شما میپوشاند.
- یکی از معانی عزیز بی نظیر و بی مانند است، کسی که هیچ مثل و مانندی ندارد و لطف و رحمت و قدرت و حکمت و … او بی نظیر است. هر مخلوقی مثل و مانندی دارد اما خداوند مثل هیچ مخلوقی نیست.
- خداوند غفار است نگویید با وجود سوء سابقه چگونه در محضر او حاضر شوم، به نحوی عیوبتان را می بخشد که باور نمیکنید.
- گفتار مومن آل فرعون امیدوارانه است. او به قومش میگوید با آنکه یک عمر من را به شرک دعوت کردید اما اگر نزد او بیایید شما را میبخشد.
سوره مبارکه غافر، آیه۴۳
« لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ »
« آنچه مرا به سوى آن دعوت مىكنيد به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخور] خواندن نيست و در حقيقت برگشت ما به سوى خداست و افراطگران همدمان آتشند »
مسرف چه کسی است؟
در نظر عرف مسرف کسی است که در مصرف زیادهروی می کند اما آیه کافر، مشرک و دلداده به دنیا را مسرف معرفی میکند زیرا مصرف بیجا داشتهاند.
شریکان دعوتی به خود نمیکنند
مؤمن آل فرعون به قومش میگوید کسی که شما مرا به او دعوت میکنید نه در دنیا و نه در آخرت خودش به خودی خود مرا به خود دعوت نمیکند بلکه شما مرا به او دعوت میکنید به عنوان مثال پول مقام مدرک جمال حسب و نسب خودشان خود را شریک خدا نمیدانند بلکه ما آنها را شریک خدا قرار میدهیم، درحالی که معبود حقیقی علیالدوام عبد را به خود متوجه و دعوت میکند بنابراین این معبود غیر خدا هیچچیز و هیچکس نیست.
«لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ»
دعای مستجاب از آن چه کسی است
دعوت کنندگان دروغین نه در این عالم دعای مستجاب دارند نه در عالم دیگر،نه در دنیا اعتبار و کارایی دارند و نه در آخرت.
اصحاب النار
«أَصْحَابُ النَّارِ» کسانی هستند که علی الدوام مصاحب با آتش هستند. این افراد مشرکین و کسانی هستند که در بندگی طغیان کردند و در جایگاه بندگی حضور نیافتند.
سوره مبارکه غافر، آیه ۴۴
« فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ »
« پس به زودى آنچه را به شما مىگويم به ياد خواهيد آورد و كارم را به خدا مىسپارم خداست كه به [حال] بندگان [خود] بيناست »
انسان الهی
- فرعون مومن آل خود را با گروهی از درندگان احاطه کرد، اما این کار در او مؤثر نبود و او ترسی به دل راه نداد و هراسی نداشت.
- انسان الهی حتی به عنوان دفاع از خود اقدامی نمیکند و نگرانی و دغدغه ای ندارد زیرا در حصن محکم الهی قرار دارد.
حفاظت حق از آن چه کسی است
- اگر خالصانه برای خدا کار کنیم خداوند خیرالحافظین است و از ما حفاظت میکند.
- شخص و جسم فرد فانی و از بین رفتنی است اما شخصیت او از بین نمیرود و باقی میماند همانند مومن آل فرعون که با آنکه هزاران سال پیش بود اما شخصیتش زنده است.
- انسان الهی دغدغه خطرات احتمالی را ندارد او میداند تحت حفاظت الهی است به همین جهت علیالدوام همه امور را به او واگذار میکند و میگوید: « وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ»
- «تفویض» پیش از نزول بلا است. انسان الهی قبل از گرفتاری امورش را به خدا واگذار میکند اما زمانی که گرفتاری بر او وارد شود به مقام «تسلیم» می رسد.
سوره مبارکه غافر، آیه۴۵
« فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ »
« پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نيرنگ مىكردند حمايت فرمود و فرعونيان را عذاب سخت فرو گرفت »
خداوند مومن آل فرعون را از نقشههایی که برای او کشیده بودند حفظ کرد و او را از آسیب درندگان مصون داشت.
سنت الهی
سنت الهی چنین است که اگر بنده در حریم بندگی خوب بندگی کند و اگر به جای دفاع از خود و اثبات هویت خود تمام توجهاش به بندگی حق باشد خداوند انچه خیر و صلاح بنده است را در حقش محقق میسازد.
حفاظت حق
با آنکه تمام قوم فرعون در برابر مومن آل فرعون قرار داشتند و برای او یک نفر نقشه میکشیدند اما خداوند او را از شر نقشههای آنان حفظ کرد «فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا»
سوره مبارکه غافر، آیه۶۰
«وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»
«و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار در دوزخ درمىآيند »
مرا بخوانید و از من درخواست کنید
- «ادْعُونِي» دارای دو معنا است: «اعبدونی» به این معنا که عبد من شوید و من را بخوانید ، و معنی دیگر آنکه از من بخواهید تا فوراً به شما پاسخ دهم. این ارتباط ارتباطی دوجانبه است (یا خیر طالب و مطلوب) اگر مرا بخوانید و از من درخواست کنید پاسختان را میدهم ولی اگر چنین نباشد و با من ارتباط برقرار نکنید و بندگی من را به جا نیاورید و از من درخواست نکنید و از دیگری درخواست کنید در جهنم خواهید بود گرچه ممکن است خود ندانید زیرا «إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ »
بهشت و جهنم جایگاه چه کسانی است
- خداوند نعماتی بسیاری برایمان در نظر گرفته است اما آن را به ما نشان نمیدهد و نزد خود نگه میدارد زیرا میداند ما توقف در بندگی میکنیم یا آن را مصرف نادرستی مینماییم.
- اگر هم خداوند را بخواهیم و هم از او درخواست کنیم و هم بندگی او را به جا آوریم در بهشت جای داریم در غیر این صورت در جهنم هستیم و جزء مستکبرین قرار داریم.
تاریخ جلسه:۹۷/۳/۱۹ ـ جلسه ۱۸
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
برچسبها: استاد زهره بروجردی، ایمان، بندگی، تفویض، دنیاطلب، سنت الهی، سوره غافر، مؤسسه علمیه السلطان علی بن موسی الرضا علیهالسلام، مسرف، معرفت، نور