
ادامه حدیث۱۱: فطری بودن اعتقاد به توحید و معاد
انسان، فطرتاً خداجوست
در جلسه قبل عرض کردیم که انسان فطرتاً خداجو است، از همین رو از شما درخواست کردیم به بحث فطرت بیندیشید و ببینید آیا کسی به غیر از خدا میتواند فاعل خیرات و حسنات باشد یا آنکه انسان در حقیقت وجود خویش پذیرفته است که انجام هر خیری به دست معبود یگانه و بیهمتا است؟ او در نهاد خود پذیرفته است که به مبدأیی بیانتها متصل است که اگر از آن مبدا جدا گردد به یقین ره گمراهی و ضلالت او را در بر میگیرد.
خدایی که فطرت بشر با آن آشناست، صمد و بینیاز است و انسان را از هر کس و هر چیز به غیر خود بینیاز میسازد؛ فقط کافی است افراد در پی فطرت الهی خویش گام بردارند و در این مسیر منحرف نشوند.
محبوب حقیقی انسان، ذات بینقص باریتعالی
جملاتی که امام خمینی (ره) در این قسمت از کتاب ذکر میکنند چنان زیباست که خود را موظف میبینیم عین جملات را ذکر کنیم: «ای سرگشتگان وادی حیرت و ای گمشدگان بیابان ضلالت! نه، بلکه ای پروانههای شمع جمال جمیل مطلق و ای عاشقان محبوب بیعیب بیزوال! قدری به کتاب فطرت مراجعه کنید و صفحه کتاب ذات خود را ورق زنید. ببینید با قلم قدرت فطرت خدایی در آن نوشته شده:
«وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»[۱]
«من روي خود را به سوي كسي كردم كه آسمانها و زمين را آفريده»
تا کِی با خیالات باطل و غلط این عشق خدادای فطری و این ودیعه الهی را صرف این و آن (غیر خدا) میکنید؟ اگر محبوب شما این جمالهای ناقص و کمالات محدود بود، چرا با وصول به آنها اشتیاق شما تمام نشد و شعله عشقتان فروکش نکرد؟ از خواب غفلت برخیزید و خوشحال باشید که محبوبی دارید که زوالی ندارد و نقصی در او نیست. نور طلعتش «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»[۲] است. حال بدانید فطرت شما متوجه به آن کمال مطلق، که خدای سبحان است، میباشد.»
میل به کمال، تنفّر از نقص
در جلسه قبل من سوالی مطرح کردم و از شما خواستم به این سؤال بیندیشید که آیا فاعلی برای خیرات و حسنات از خدا والاتر میشناسید؟
پاسخ این سوال را در لابلای جملات امام (ره) مییابیم. ایشان معتقدند یکی دیگر از امور فطری، اعتقاد به توحید است. حضرت امام (ره) برای اثبات این امر شواهدی را بیان میکنند و میفرمایند: «تنفر و گریز از نقص یک امر فطری است. اگر هر یک از ما نسبت به چیزی احساس تنفر میکنیم، به این علت است که به نوعی نقص و عیب در آن مییابیم و در واقع به دلیل آن عیب و نقصی که در آن وجود دارد، نسبت به آن احساس تنفر میکنیم.
از طرفی اگر به چیزی علاقهمندیم بدان علت است که به نوعی آن را دارای کمال تصور کرده و کامل میپنداریم یعنی در اصل به آن کمال علاقهمندیم و آن را به دلیل کمالی که داراست میپسندیم.
این یک امر فطری است که هر چیز ناقصی مورد تنفر انسان قرار میگیرد و هیچ توجهی به آن نمیشود و در مقابل آنچه کامل است محبوب و مورد توجه قرار میگیرد.
نتیجه این دو امر فطری (فطرت علاقه به کمال و فطرت تنفر از نقص) اثبات توحید است. چرا که ذات خدای سبحان از جمیع نواقص منزه بوده و هرگونه کمالی را دارا میباشد.
سوره مبارکه توحید، بیانگر فطری بودن اعتقاد به صفات الهی
در سوره توحید خدای متعال میفرماید:
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ*اللَّهُ الصَّمَدُ*لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ*وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَد»[۳]
این سوره با ذکر کلمه «هو»، به شش صفت از صفات خدای متعال اشاره میکند:
صفتهای اللَّهُ، الصَّمَدُ، لَمْ يَلِدْ، لَمْ يُولَدْ، لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا، أَحَد.
خدای متعال، الله است، زیرا ذاتی است که تمام کمالات در او جمع شده است. در واقع یکی از معانی کلمه مبارکه «الله» این است که این نام، تمامی صفات خدای سبحان اعم از علیم، قادر، حکیم، رحیم، رحمان و… را شامل میشود. حال خدایی که در ابتدای این سوره با نام الله خود را به بندگان معرفی میکند، تنها او تمامی کمالات را داراست.
وجودی بسیط دارد، یعنی او خدایی یگانه است که در عین یگانگی و وحدانیتش تمام عالم را در گستره قدرت و علم و… خود دارد و به تنهایی به کل نظام عالم احاطه دارد؛ پس «احد» است و با این وجود چون هیچگونه نقصی در او راه ندارد، «صمد» است و چون نه چیزی از خداوند متولد و جدا میشود و نه خودش از چیزی متولد و جدا شده است، بلکه تنها او اصل و مبدا تمام موجودات است، لذا «لم یلد و لم یولد» است.
از آنجا که او کمال مطلق است، پس هیچ موجودی کفو و مانند او نیست «لم یکن له کفوا احد» است. بنابراین سوره توحید بیانگر فطری بودن اعتقاد به صفات خداوند است.
اثبات فطری بودن اعتقاد به معاد
حضرت امام (ره) در ادامه بررسی فطریات، به فطری بودن اعتقاد به معاد اشاره کرده و برای اثبات این نکته دو شاهد بیان میکنند و میفرمایند: اعتقاد به معاد از امور فطری است و در خمیره همه افراد وجود دارد و این مسئله با دو دلیل اثبات میشود:
- رسیدن به راحتی مطلق، تمایل همه افراد بشر
یکی از فطرتها، عشق و میل به راحتی است، به نحوی که اگر از هر کس بپرسید: «چرا به چیزهای مختلف تعلق دارید، یا چرا دوست دارید فلان کار را انجام دهید یا چرا در زندگیتان زحمت میکشید؟» همه به اتفاق پاسخ میدهند: «ما هرکاری میکنیم تنها برای راحتی خودمان است و بر فرض اگر در یک دوره خاص از زندگیمان سختی میکشیم، به این دلیل است که بتوانیم آینده راحتی داشته باشیم.»
در اصل مقصد و آرزوی نهایی هرکس، دست یافتن به راحتی است که رنج و زحمتی در آن نباشد. به همین خاطر هرچه که با آن احساس راحتی کند، محبوبش واقع میشود و نسبت به آن عشق میورزد. این معشوق را هر کس در چیزی تصور میکند و چنین نیست که تمام مردم با یک چیز احساس راحتی کنند. اما با این وجود در هیچ جای عالم چنین راحتی به طور کامل پیدا نمیشود. بلکه هر راحتی همراه با رنج و سختی است و هر لذتی از لذات دنیا همراه با حزن و اندوه است.
به فرموده حضرت امام (ره)، در تمام دوران زندگی بشر یک نفر هم یافت نمیشود که میزان رنجش با راحتیاش یکسان باشد و یا میزان نعمتی که در زندگی دارد با میزان عذاب و اذیتی که در زندگی تحمل میکند یکسان باشد. هیچ کسی در زندگیاش به طور کامل راحت نیست بنابراین معشوق انسان که رسیدن به راحتی و آرامش کامل است در این عالم یافت نمیشود. لذا باید عالَمی غیر از عالم دنیا وجود داشته باشد که راحتی آن همراه با سختی و رنج نباشد و نه تنها درد و زحمتی برای انسان به همراه نداشته باشد، بلکه آکنده از خوشی و سروری باشد که هیچ حزن و اندوهی به آن راه نیابد. چنین جایگاهی به فرموده حضرت امام (ره)، دار نعیم و عالم کرامت و وصال به معشوق حقیقی است که این معشوق همان ذات اقدس الهی است. بنابراین رسیدن به راحتی مطلق که تمایل تمام افراد بشر است، امر معاد را به تنهایی اثبات میکند.
- دنیا، ظرف تحقق همه ارادههای انسان نیست
اما حضرت امام (ره) برای اثبات فطری بودن معاد، مطلب دیگری بیان میکنند و میفرمایند: تمام افراد فطرتاً دوست دارند آنچه اراده میکنند، محقق شود و به هر چه میخواهند برسند ولی در این دنیا چنین امری به طور کامل ممکن نیست و اراده و خواست انسان در بسیاری از مواقع با آنچه واقع میشود، متفاوت است. بنابراین باید عالمی دیگر غیر از عالم دنیا وجود داشته باشد که تحقق اراده انسان در آن عالم ممکن باشد. بنابراین اعتقاد به چنین عالمی از فطریاتی است که در درون هر کس وجود دارد.
از خدای متعال میخواهیم اعتقاد به معاد را مانند سایر اموری که باورشان داریم برایمان استوار سازد، تا بتوانیم زاد و توشه سفر آخرت خود را بدین وسیله با سرعت بیشتری فراهم کنیم.
تاریخ جلسه: ۸۶/۱۰/۲۶- جلسه ۲۴
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[۱] سوره مبارکه انعام، آیه ۷۹
[۲] سوره مبارکه نور، آیه ۳۵
[۳] سوره مبارکه اخلاص
برچسبها: استاد زهره بروجردی، امام خمینی ره، راحتی مطلق، سوره توحید، شرح اربعین حدیث، صمد، فطرت، کمال طلبی، معاد، نقص