مقدمه
در زیارت عاشورا چند درخواست مطرح میشود. درخواستها قانوناً معرِّف شخصیت انسان است:
«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه»[1]
«ارزش هر انسانی به اندازه همت و مطلوب اوست.»
در مدرسه اباعبدالله خواستهای انسان اصلاح میشود. امام در حرکت به طرف کربلا فرمود: «قصد من از این قیام، اصلاح است.»؛ بنابراین در همین زمان هم هر اصلاحی در وجود افراد صورت گیرد، فقط با وساطت امام است. حتی نوع درخواستها ساماندهی میشود.
«وَ رَزَقَنِی الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ»
«و هميشه بيزارى از دشمنان شما را روزى من فرما»
درخواست رزق طاعت و ترک معصیت
«رزق» به عطیۀ خداوند که مورد استفاده آدمی قرار گیرد، اطلاق میشود؛ پس رزق فقط عطایای خدا در زندگی نیست، بلکه عطایای الهی است كه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. برای مثال،اگر پنج هزار جلد كتاب در کتابخانه من وجود داشته باشد؛ اما از تعداد محدودی از آنها استفاده کنم، همان تعداد اندک «رزق» است.
«رَزَقَنِی» جملۀ خبری است؛ یعنی «خدایا! روزیام کردهای!» نمیگویم: خدایا! «روزیام كن.» خدای رزّاق توفیق طاعت و ترك معصیت را روزی من کرده است؛ همچنین رزق نیت اخلاص را در وجودم قرار داده است.
زائر هر روز این ارزاق متعالی را از خدا طلب میكند:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النِّيَّةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ»[2]
«خدایا، توفیق فرمانبری و دوری از نافرمانی و درستی نیت و شناخت واجبات را روزی ما کن.»
رزق برائت از اعداء
خدای سبحان با وساطت اباعبدالله رزق عجیبی به زائر داده است. «رَزَقنی» رزق تبرّی و برائت از اعداء است. زائر برائت از دشمنان امام را تقاضا دارد؛ زیرا این رزق، قوّت معنوی و معرفتی ایجاد میكند؛ درنتیجه حرکت در مسیر کمالات بهسهولت هموار میشود. زائر هر روز این رزق برائت را درخواست دارد تا رزق را به مرحله بهرهبرداری برساند؛ یعنی انواع جداییها را از سپاهی که مقابل امام ایستادند، داشته باشد.
به نظر میرسد «الف و لام» در «الْبَرائَةَ» استقراء است؛ یعنی زائر اعلام میکند که خداوند هر نوع دوری از دشمنان اهل بیت را روزی من كرده است؛ فكر، فعل، نیّت و قول مرا از مطابقت با دشمنان اهل بیت جدا کرده است. قول و فعل و فكر دشمنان بر این محور بود که حضرت را دوست نداشتند؛ با اینکه پشت سر حضرت نماز خواندند و امامجماعتی حضرت را قبول داشتند؛ اما تعلق به دنیا آنان را از امام دور کرد. برای شمر، وعده سكههای ابن زیاد محبوبتر از امام حسین علیهالسلام بود! برای خولی، پُر شدن کیسهاش از سکه، محبوبتر از امام بود!
رزق دوری از فکر و فعل دشمن
زائر با فراز «الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ» در خواست دارد که فكر و عمل او مانند دشمنان نباشد و چیزی محبوبتر از امام حسین علیهالسلام در نزد او وجود نداشته باشد.
آیت الله بهجت (ره) میفرماید: «دشمنان امام، حسینفروشی راه انداختند! پس شما مراقب باشید حسین علیهالسلام را به بهای اندک دنیا نفروشید.»
رزق دائمی
با «رَزَقَنِی» زائر دائماً به ضمیر ناخودآگاه خود پیام میدهد که برائت از دشمنان اهل بیت قوّت روزانه توست و باید در گذر زمان كمرنگ نشود. بسیاری از كسانی كه در سپاه مقابل حضرت بودند، زمانی برای امام، نامۀ دعوت نوشته بودند!
زائر رزقی را طلب میکند که امامفروشی نداشته باشد، دنیا چشم وجود او را پر نکند و دنیا برایش از دین عزیزتر نباشد. چنانکه حضرت ابالفضل العباس تا پای جان از امام و دین خود، حمایت کرد و فرمود:
«وَاللّهِ إن قَطَعتُمُ يَمينی، إنّی اُحامی أبَداً عَن دينی»[3]
«به خدا قسم اگر دست راستم را قطع کنید، هرگز از حمایت دینم، دست بر نمیدارم.»
باید در خلوت خود را چكاپ کنیم که آیا فكر و فعل و خُلقیات ما همتراز بیگانهها و دشمنان نیست؟
بیوفایی یكی از خُلقیات ناپسند دشمنان اهل بیت بود؛ اما محبّین و اصحاب حضرت که تا پای جان با امام بودند، بر عهد و وفای خود استوار ماندند. کینه نیز یکی دیگر از خُلقیات ناپسند دشمنان است. آنان کینه جنگ بدر و حنین و خیبر را به میدان عاشورا آوردند و امامکشی راه انداختند. اگر شباهتی میان خود و خلقیات دشمنان دین ملاحظه میکنیم، زنگ خطر و هشداری است تا برای رفع این رذایل به رحمةاللهالواسعه پناهنده شویم! حضرت با نگاه طبیبانۀ خویش ما را درمان میکند.
ولایتی ماندن، نه ولایتی بودن
آیت الله بهجت (ره) فرمود: «مهم ولایتی ماندن است نه ولایتی بودن.» در بُرههای از زمان، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از یاران بیشماری بهره داشت؛ اما در زمان عمل که باید پذیرای ولایت میشدند و از ولایت حمایت میکردند، از تسلیم بودن و تبعیّت اعراض کردند.
برائت امری قلبی است كه در افعال نمودار میشود؛ زیرا حُب و بُغض قابل پنهان کردن نیست. عشق درونی و نفرت باطنی بالاخره ظهور پیدا میکند.
رزق دائم
بُغض به اعداء رزقی است که زائر طالب آن است. همگِل بودن با معصوم این بغض و کینه را در وجود فرد حاکم میکند و تشعشع بغض حضرات معصومین روی قلوب محبّین هم منعکس میشود. البته دعای پیغمبر به همراه مُحب و شیعه امیرالمومنین علیهالسلام است؛ زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله روز غدیر دعا كرد:
«اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»[4]
«خداوندا! دوست بدار هرکه او را دوست بدارد و دشمن باش با کسی که با او دشمنی کند و یاری کن کسی را که او را یاری کند و خوار بگردان کسی را که او را یاری نکند.»
گاه گره در زندگی به این علت است که میزان برائت از دشمنان اهل بیت با موالات آنان برابر نیست؛ زیرا لعن و سلام باید به یك اندازه باشد.
***
«أسئَلُ اللّه… اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ»
«از خدا درخواست میکنم … به اینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت»
درخواست معیّت دائم
درخواست دیگری در زیارت عاشورا با لفظ «أسئَلُ الله» بیان شده است. هركس برای خودش این طلب را دارد؛ البته بحث تنگنظری و بخل نیست؛ چون باید ضرورت و نیاز را خود فرد احساس كند تا عطا و رزق گوارا شود.
«یَجْعَلَنی»، یعنی خدای سبحان موجودیتی به من بدهد که با معصومین باشم؛ «معیت»ی مانند سلمان و کمیل و اصحابالحسین. همراهی و بودن با امام؛ یعنی ماندن و عقبگرد نداشتن. اصحابی كه ماندند و نرفتند؛ به همین جهت در سلام بر امام شریک شدند:
«السلام علی الحسین … و علی اصحاب الحسین».
«مَعَكُم»؛ یعنی زائر میخواهد سر سفرۀ علمی امام صادق و امام باقر علیهماالسلام قرار گیرد و همواره سفرهنشین معرفتی و هدایتی حضرات باشد.
آخرت، ادامۀ دنیاست
«فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ» در آخرت اتفاق جدیدی نمیافتد؛ بلکه ادامۀ این دنیاست؛ در نتیجه اگر زندگی در این دنیا با حضرات معصومین سپری شود، آخرت نیز معیت وجود دارد؛ اما اگر در دنیا، این معیّت رقم نخورد، در آخرت هم این جدایی وجود دارد. حتی اگر فرد در بهشت قرار گیرد، معیّت با این خانواده ندارد. بهشت رفتن بهتنهایی ارزشمند نیست؛ زیرا کودکان و دیوانگان هم بهشتیاند؛ مهم آن است که در بهشت در معیّت حضرات معصومین باشیم.
قابلیّت دریافت معیّت
زائر در هنگام درخواستِ «اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»، بر این باور است كه این توان و قابلیت را خداوند عطا کرده است که ملازمت با معصوم و حرکت در رکاب امام برای او میسور شود؛ بنابراین امكانِ این میزان ارتقا را دارد، البته این را با ادبیات دیگری شبهای جمعه از خدا طلب میكند:
«وَ اجْعَلْنِى مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيباً عِنْدَكَ وَ أقرَبهم مَنزِلَةً مِنك أخَصِّهِم زُلفَتاً لَدَیك»[5]
«مرا از بهرهمندترين بندگانت نزد خود و نزديكترينشان در رتبۀ منزلت به تو، و مخصوصترينشان در قرب به پيشگاهت قرار ده.»
هنگامی که معیّت با حضرات در این دنیا صورت گیرد، منزلت و جایگاه این فرد به خداوند نزدیکتر میشود. خداوند قابلیت درخواست را عطا کرده است که این درخواستهای متعالی بر لسان زائر جاری میشود؛ وگرنه اگر خداوند اذن درخواست نمیداد و میفرمود: «تو كجا و این درخواستها كجا!» زائر قدرت بیان این درخواستها را نداشت.
اینکه نقل شده است: زیارت عاشورا را هر روز بخوانید، و درخواست و طلب نیز داشته باشید؛ یعنی رزق چیزی است كه هر روز باید برای خود طلب کنیم. درخواست روزانه؛ یعنی این نیاز محدود به زمان جوانی و میانسالی نیست؛ بلکه تا آخر عمر خواستار این ارزاق معنویام.
رفع دغدغهها با یاد بزرگتر معنوی
زائر با همراهی بزرگتر عنوان «عیال اهل بیت» را دریافت میکند و آنان خرج زندگی را عهدهدار میشوند. امورات مادی، معنوی، ظاهری و باطنی را بر عهده میگیرند. همراهی با بزرگتر دغدغههای زندگی را رفع میکند؛ زیرا یك بزرگتر، دائم همراه اوست و بیحساب و كریمانه خرج میكند. اگر كل عالم را خرج كند به چشمش نمیآید و منت نمیگذارد! بنابراین زائر دست به دعا بلند میکند و درخواست دارد:«خدایا میخواهم دنیایم با این خانواده بگذرد.»
تاریخ جلسه: 1397.7.2 – بخش هشتم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . نهجالبلاغه، حکمت47
[2] . دعای حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه، مفاتیحالجنان
[3] . مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 117.
[4] . بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۹۳
[5] . دعای کمیل، مفاتیحالجنان